درباره یه سری از بازیکن های که در بارسلونا بودند و رفتند حالا باید دید چه سرنوشتی در انتظار مسی است.

یک متر و نود یک سانتی متر بلندای قامت اوست. همه او را با پاتریک ویرا ستاره تکرار نشدنی دنیای فوتبال مقایسه میکنند! در تقابل بارسلونا و منچستر یونایتد در بالاترین و با کیفیت ترین مسابقه فوتبال در سال 2009 در پستی غیر از پست تخصصی خود قرار میگرد و در مقابل مهاجمان منچستر به خوبی هر چه تمام تر در پست مدافع مرکزی می درخشد. اما بوسکتس بر او ترجیح داده میشود و توره جایگاه مشخص و قابل اطمینانی در میان اسپانیایی های خط مرکزی بارسا ندارد!
بازیکنی که رئالی ها او را نخواسته بودند پس از 5 فصل حضور در مایورکا به بارسا پیوست وبارها از کهکشانی های مادرید انتقام گرفت. بدون شک هواداران بارسا گلزنیهای اتوئو در ال کلاسیکو و بازیهای حساس را فراموش نخواهند کرد. ساموئل اتوئو تنها بازیکن تاریخبارساست که در دو فینال لیگ قهرمانان برای این تیم گل زنی کرده و تیمش رو به پیروزی رسانده است. 30 گل اتوئو در لالیگا نقشی اساسی در قهرمانی بارسا در فصل 2009-2008 داشته همچنین 6 گل او در 12 دیدار اروپایی نقشی بسزا در قهرمانی بارسا در معتبرترین رقابت های فوتبال باشگاهی دنیا یعنی لیگ قهرمانان اروپا داشته است.
گواردیولا بلافاصله پس از حضورش در رختکن تیم تصمیم به فروش شیر کامرونی میگیرد و در مقطعی اتوئو برای پیوستن به لیگ ازبکستان به این کشور سفر میکند، امااتوئو در کاتالان باقی میماند.
فصل قبل یکی از بهترین فصول تاریخ بارسا بود اتوئو بهترین گلزناین تیم رویایی بود اما در پایان فصل،خوان لاپورتا بالاخره اتوئو رو هم مثل رونالدینیو و دکو به بهانه عدم تمدید قراردادفروخت. آن هم به شکل بسیار تحقیر آمیز، اتوئو همراه با 46 میلیون یورو به اینترداده شد و در عوض زلاتان ابراهیموویچ را به نیوکمپ آوردند! انتقالی که باعث شد کسی دراینتر از ورود اتوئو خوشحال نشود و او را یک اخراجی بدانند. هر چند اتوئو برخلاف بقیه اخراجی های بارسا توانست با حمایت های مورینیو خودش را در تیم جدیدشاثبات کند. جالب اینجاست که عملکرد زلاتان در بارسا از عملکرد اتوئو در اینتیم بسیار ضعیف تر بوده است!
هیچ گاه مشخص نشد که چرا ژاوی ، اینیستا و یا پویول به عنوان ستاره شماره یک تیمشان مطرح نشدند و حاشیه ها در بارسا همیشه اطراف بازیکنان خارجی را فرا میگرد و میتوانند بازیکنان خارجی را به بالاترین درجه ممکن برسانند و یا اینکه آینده آنها رو تباه کنند!
هیچ گاه مشخص نمیشود که چه فرقی بین اشتباهات رافائل مارکز و ویکتور والدز دروازبانی که حتی به تیم ملی کشورش دعوت نمیشود وجود دارد! هانری در زمان خودش برای حضور در پست مهاجم کناری بارسا فوق العاده بود ، دنی آلوز نیز در هنگام پیوستن به بارسا یکی از بهترین مدافعان راست دنیای توپ گرد بود. اما مشخص نمیشود چرا با وجود دروازبان های فوق العاده عالی در سطح اروپا، والدز که حتی به عنوان دروازبان سوم هم به تیم ملی اسپانیا دعوت نمیشود باید سنگربان بارسلونای قدرتمند باشد! و رافائل مارکز به دلیل چند اشتباه نیمکت نشین میشود و فرصتی برای بازگشت بدو داده نمیشود.
بازیکنان آکادمی بارسا همیشه بدون حاشیه به کار خود ادامه میدهند، ستارهای بزرگ فوتبال جذب میشوند، محصولان آکادمی که معمولا اسپانیایی هستند کنار این ستاره ها بازی میکنند، رشد میکنند، قدرتمند میشوند، حال وقت خداحافظی با ستاره هایی هست که با حضور بوسکتس ها و پدرو ها سوخته به حساب می آیند ، ستاره های چون هانری و توره!!
هر چند که توره از کمترین فرصتی که برایش فراهم شده به بهترین نحو ممکن استفاده کرده اما تجربه ساموئل اتوئو بی شباهت به تجربه این آفریقایی نیست!
پیراهن شماره 10 را مرور کنیم، همیشه یک بازیکن خارجی در بارسا همه کاره میشود، تمام توجهات به اوست. محبوب ترین چهره باشگاه میشود، قیمت او دست نیافتنی میشود، باشگاه از او تمجید میکند، اما پس از چند فصل حضور در بارسا او نیز کم کم مورد انتقاد قرار میگیرد، پیراهن شماره 10 از او گرفته میشود و به فرد دیگری تعلق میگیرد، درست همانند حکایت پیراهن شماره 7 منچستر با اندکی تفاوت، پیراهنی که بر تن اریک کانتونا ، دیوید بهکام و کریستین رونالدو پوشیده شد و در فصل آخر حضور رونالدو در منچستر مشاهده کردیم که کل تیم منچستر برای درخشش رونالدو بازی میکردند و پس از خروج رونالدو، فضا برای درخشش وین رونی ایجاد شد!
اما پیراهن شماره 10 بارسا اندکی تفاوت دارد، فراموش نمیکنیم داستانهایی چون احتمال امضای قرارداد مریخی رونالدینیو با باشگاه چلسی انگلستان ، اما رونی آنقدر محبوب دل هواداران بود که با نوید روزهای درخشانتر در نیوکمپ باقی میماند، ولی به یکباره همه چیز دگرگون میشود و رونالدینیو مورد انتقاد قرار میگرد، گل زیبای او به ویارئال نیز تنها برای مدت کوتاهی میتواند شرایط را بر وقف مراد او کند، اماافت او به دلیل مصدومیت ها سر و صدا ها را بالا برده بود، کسی حاضر نیست به او فرصت بازگشت دهد و رونالدینیو زیر بار حملات همه جانبهمسئولان و طرفداران بارسا قرار گرفت.
رونالدینیوی رویایی تبدیل به بازیکنی شد کههیچکس او را نمیخواست و در نهایت با قیمتی ارزان تر از قرارداد آمائوری با یووه!!! راهی میلان شد، رونالدینیو این فصل تا حدودی توانسته به اوج بازگردد، ولیهمچنان خیلی ها او را بازیکنان تمام شده بارسا میدانند.
""وقتی اخبار مربوط به رونالدینیو و توهین هواداران به او را می خوانم،به یاد روزی میافتم که در فرودگاه بارسلونا تصمیم گرفتم دیگر پایم را در کاتالونیانگذارم. رونالدینیو هم شرایطی را دارد که در چند ماه آخر حضور خود در بارسلوناداشتم. گلهای زیادی برای بارسلونا زده بودم؛ اما به خاطر چند بازی بدون گلزنی و یکمصدومیت ۳ ماهه، چنان منفور شدم که یک غریبه تصور می کرد بزرگترین خیانت تاریخی رابه تیم آنها کرده ام."" اینها بخشی از سخنان شوستر در روزهای آخر حضور رونالدینهو در نیوکمپ هست، اما ریوالدو در خصوص جو سهمگین بارسا بر ضد بازیکنان خارجی میگوید:""شوستر درست می گوید. من نیز با توهین هواداران بارسلونا بدرقه شدم واز اینکه برای این تیم بازی کرده ام تا مدتها ناراحت بودم. هواداران بارسلونا خیلیبی انصافند. رونالدینیو برای بارسلونا زحمت زیادی کشیده است و این پاسخ مناسبی برایتلاش های وی نیست.
نمی دانم که چه اتفاقی افتاده؛ اما رونالدو پس از یک سال ازبارسلونا فرار کرد. روماریو نیز خیلی سریع قراردادش را با بارسلونا باطل کرد و منهم برای رفتن به سمت میلان سر از پا نمی شناختم، با اینکه هیچ علاقه ای به میلاننداشتم. لیونل مسی جوان با دیدن چنین سرنوشتهایی چه فکری در مورد آینده اش میکند؟""
مهاجم هلندی بارسا را همه با گلهای بی نظیرش به یاد دارند کلایورتدر میلان ناموفق بود ولی بارسلونا از او یک سوپر استار ساخت. او نیز چون فیگو با پیشنهادات فوق العاده رئال مادرید روبرو شد اما ترجیح داد وفاداری اش را به پیراهن بارسا نشان دهد و با پیراهن آبی و آناری از دنیای فوتبال خداحافظی کند اما هیچگاه به آرزویش نرسید و بعد از 5فصل گلزنی بی نظیر برای بارسا، تنها یک فصل برای بارسا به طور کاملبازی کرد و 8 گل هم به ثمر رساند، پس از اتمام فصل بارسا خیلی محترمانه کلایورت را اخراجکرد!! کلایورت هم مثل ریوالدو چند سالی خانه به دوش بود و در نهایت مجبور شد در سن 32سالگی از بازیگری فوتبال خداحافظی کند.
ریوالدو همه کاره بارسا بود و بارسا به لطف اوجامهای زیادی بدست آورد، فصل دوم حضورش 24 گل در لیگ اسپانیا زد و در پایان سال 1999 به عنوان برترین بازیکن جهان شناخته شد. در آن مقطع ریوالدو پیشنهادات فوقالعاده ای از غول های بزرگ اروپا داشت ولی در بارسا باقی ماند و بعد از 4 سال حضوررویایی، فصل آخر به دلایل مختلف نتوانست در بیشتر بازیهای بارسا حاضر باشد و فقط 20بازی برای این تیم انجام داد. مسئولان بارسا در آن فصل با وجود درخشش ریوالدو درجام جهانی این بازیکن رو به بهانه حقوق بالا !!! به میلان هدیه دادند، با این حرکت، ریوالدو از لحاظ روحی کاملا نابود شد و پس از یک دوره ناموفق در میلانبه کروزیرو، المپیاکوس و آ آِ ک آتن به ازبکستان رفت و بازیکن بنیادکورشد!!
حالا به بازیکنانی می رسیم که به زعم طرفدارانبارسا به آنها خیانت کردن:
سالها قبل، دیگو آرماندو مارادونا درست در همان زمانیکه شوستر به پیراهن کاتالان وفادار ماند، پیراهن کاتالان را به پول های ایتالیایی فروخت و راهی ناپولی شد. مارادونا درناپل روز به روز بزرگ و بزرگ تر شد. در جام جهانی 86 و 90 درخشید و آنقدر بزرگ شدکه امروزه بسیاری او را برترین بازیکن تاریخ فوتبال بدانند. مارادونا به دلیل واردشدن به حیطه های غیر فوتبالی کم کم به حاشیه رفت، ولی هنوز پس از گذشت نزدیک به دودهه در شهر ناپل روزی با عنوان روز مارادونا وجود دارد!
رونالدوستاره پی اس وی بود. بارسا او را کشف کرد و به سطح فوتبال جهان آورد و رونالدو همانسال بهترین بازیکن جهان شد. زدن 34 گل در 37 بازی آمار عجیب رونی در همان فصل اولبود. بارسایی ها منتظر یک اسطوره جدید بودند، ولی رونالدو پس از اولین فصل حضورش دربارسا با پیشنهاد موراتی و شرکت پیرلی راهی اینتر شد. به همین سادگی! رونالدو پس ازجدا شدن از بارسا با وجود مصدومیت های پیاپی، توانست باز هم بهترین بازیکن جهان شودو توپ طلای اروپا را هم بدست آورد. به جام جهانی رفت و در دوره مختلف عنوان بهترینگلزن و بهترین بازیکن این رقابت ها را از آن خود کرد. پس از چند سال با قیمتی دوبرابر بیش از قیمتی که توسط اینتر خریداری شد، به رئال پیوست و توانست آقای گلاسپانیا شود. مصدومیت های پیاپی تا حدود زیادی اجازه درخشش رونالدو را گرفت ولی هماکنون رونالدوی افسانه ای برترین گلزن تاریخ رقابت های جام جهانی است!
و اما جنجالی ترین انتقال تاریخ فوتبال جهان! فیگو به عنوان گرانقیمت ترین بازیکنجهان از بارسا به دشمن قدیمی یعنی رئال مادرید پیوست. در اولین ال کلاسیکو بدترینتوهین ها را شنید و خیلی ها او را بزرگترین خائن تاریخ میدانستند. اما اگر منصفانهنگاه کنیم، کارفیگو کاملا به نفعش تمام شد. فیگو فصل اول در رئال توپ طلای اروپا وفصل دوم جایزه بهترین بازیکن جهان و همچنین قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را بدستآورد. پس از 5 سال درخشش در مادرید راهی اینتر شد و از همان فصل اول حضور او اینترهر سال قهرمانی لیگ ایتالیا را بدست آورده است! فیگو سال اول بهترین پاس گل دهندهتیمش بود. سپس در جام جهانی 2006 با وجود سن و سال زیادش خوش درخشید و درپایان فصل 2007-2006 با وجود تصمیم به خداحافظی با اصرار تماشاگران و سران باشگاهاینتر به فوتبالش ادامه داد. در نهایت فصل گذشته با حمایت و تشویق تماشاگران تیمش ودر یک باشگاه سرشناس به فوتبال خود خاتمه داد. خودتان سرنوشت فیگو را با ریوالدو،کلایورت و رونالدینیو مقایسه کنید!
تنها تفاوتی که مسی با ستارهای سوخته شده بارسا چون رونالدینهو دارد این است که مسی جزیی از آکادمی و محصولات باشگاه بارسا به حساب می آید و این از معدود دفعاتی هست که عضوی از آکادامی بارسا به عنوان محبوب ترین و بهترین بازیکن باشگاه نمایان میگردد ، آیا در صورت افت لیونل، باشگاه به او فرصتی برای بازگشت میدهد! شاید با یک سوم فرصت هایی که بارسا در اختیار بویان قرار میدهد رونالدینهو میتوانست خود را همانند ققنوسی از نو احیا کند!
چه سرنوشتی در انتظار مسی خواهدبود؟